عاشقونه
عاشقونه
امیدوارم در این سایت با هم لحظاتی خوش داشته باشیم



نظرات شما عزیزان:

همشهری
ساعت22:20---13 اسفند 1393
خاطرت خیلی خنده داره منم واقعا خندم گرفت،/یه بار تودبیرستان که بودیم بچه های کلاسمون تصمیم گرفتن یکی ازمعلمامون رو که ازدستش شاکی بودیم اذیت کنن،تااینکه یه روز که معلمون واسه نمازرفته بودنماز خونه کفشاش روچندتاازدوستام برداشتن وبنداشون روگره زدن به تابلویی که بالای درنمازخونه بود بعدکه معلممون ازنمازخونه بیرون اومد بعدازاینکه کلی دنبال کفشاش گشت اونارو آویزون دید ماهم کلی خندیدیم!بچه های کلاسمون خییلی پایه بودن،یادش بخیر،البته بعدش دلمون واسش سوخت وپشیمون شدیم

ﻫﻤﺸﻬﺮﯼ
ساعت21:03---13 اسفند 1393
ﭼﺸﻢ ﻣﻨﻢ ﻣﯿﮕﻢ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻢ ﺧﻮﺏ ﻭﻫﻢ ﺑﺪ!ﯾﻌﻨﯽ ﻗﺒﻠﺎ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﯼ؟ﭘﺲ ﭼﺮﺍﺍﺯﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻗﺒﻠﯿﺖ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﺪﯼ؟ﻭﺍﻗﻌﺎ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭﺷﺪﻡ ﺑﺪﻭﻧﻢ!ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭﻥ ﺗﻮﺭﻭ ﻧﺨﻮﺍﺳﺖ ﯾﺎﺗﻮﻧﺨﻮﺍﺳﺘﯿﺶ؟ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﻋﺎﺷﻖ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺷﺪﯼ؟

همشهری
ساعت22:14---2 اسفند 1393
سلام رفیق بامعرفت آقاپویا خوبی؟میتونی تووبت یه متن بذاری تحت عنوان خاطره انگیزترین خاطرات زندگی,هرکی میتونه قشنگ ترین خاطراتش رو یاجالب ترین وخنده دارترینشونو اینجابنویسه!یه سری خاطرات توزندگی هست که مرورشون خیلی لذت بخشه!لطفا اول خودتون همینجا یه خاطره زیبا اززندگیتون بگیدشروع کننده این موضوع باشین...!لطفا!بسم الله..
پاسخ:سلام چشم به زودی این کار رو انجام میدم یه نفرو قبلا میخواستم بعد یه روز تو بسیج دیدمش توی ماه رمضان بود من روزه بودم از بس حواسم پرت شد رفتم سراغ شیر اب و جلوش کلی آب خوردم بعد فهمیدم چی شد بد جوری ضایع شدم هر وقت یادم میوفته کلی میخندم یادت نره از خاطرات خنده دارت بگی ممنون


همشهری
ساعت11:46---2 اسفند 1393
میخواهم راحت باشم.../بی جسارت وبی خجالت.../درجواب چه خبرها؟/چشمانم راببندم وبگویم:/عاشقے

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده در تاريخ شنبه 8 آذر 1393برچسب:, توسط پویا رضائی